جنس اول نبض : تقسيم بندي و معيارها

 

مقدار انبساط

طولي

طويل : بيش از طول چهار سر انگشت در كنار هم قرارگرفته طبيب است .

قصير : كمتر از طول چهار سر انگشت در كنار هم قرار گرفته طبيب است .

معتدل : به اندازه طول چهار سر انگشت در كنار هم قرار گرفته طبيب است .

عرضي

عريض : مقدار بسياري از عرض سر انگشتان را مي گيرد.

ضيق: مقدار كمي از عرض سر انگشتان را مي گيرد.

معتدل : مقدار متوسطي از عرض سر انگشتان را مي گيرد.

عمقي

مشرف ( شاهق ): بلندي نبض به حدي است كه گويا به سر انگشتان طبيب فرو مي رود.

منخفض : بلندي نبض به حدي است كه فقط سر انگشتان طبيب را لمس مي‌كند.

معتدل : متوسط حالات مشرف و منخفض است .

جنس دوم : مربوط به شدت ضربه نبض به سر انگشتان طبيب مي باشد.

·       تقسيم بندي : قوي ، ضعيف و معتدل

·       دلالت : نشانه شدت قوه حيواني مي باشد.

جنس دوم نبض : تقسيم بندي و معيارها

كيفيت ضربه نبض به سر انگشتان

قوي : ضربه آن در عمق گوشت سر انگشتان احساس مي گردد و با فشار قطع نمي گردد.

ضعيف : ضربه نبض ضعيف است و سر انگشتان را پس نمي زند.

معتدل : حد متوسطي از جنس قوي و ضعيف است .

 

 جنس سوم : توصيفي از مدت زمان حركت نبض است .

·       تقسيم بندي : سريع ، بطيء و معتدل

·       دلالت : سرعت ، نشانه شدت نياز قلب به ترويح و هواي سرد مي باشد.

جنس سوم نبض : تقسيم بندي و معيارها

زمان كل حركت

سريع : نبضي است كه در مدتي كوتاه حركت را تمام مي كند، يعني زمان برخورد نبض با سر انگشتان كوتاه است.

بطيء: نبضي است كه در مدت طولاني تري حركت را تمام مي كند يعني زمان برخورد نبض با سر انگشتان طولاني است.

معتدل : حد متوسطي از نبض سريع و بطيء است.

 

جنس چهارم : توصيفي از مدت سكون و يا به عبارتي فاصله بين دو نبض مي باشد.

·       تقسيم بندي : متواتر ، متفاوت و معتدل

·       دلالت: تواتر نشانه ضعف قوه حيواني و شدت حاجت است .

‌‌‌‌‌

جنس چهارم نبض : تقسيم بندي و معيارها

 

زمان سكون

متواتر : نبضي كه در آن فاصله زماني بين دو نبض كاهش يافته است ( تاكي كاردي )

متفاوت : نبضي كه در آن فاصله زماني بين دو نبض افزايش يافته است ( برادي كاردي )

معتدل : حد متوسطي از متواتر و متفاوت است.

 

جنس پنجم: وضعيت قوام رگ را در هنگام لمس آن توصيف مي كند.

·       تقسيم بندي : صلب، ليّن و معتدل

·       دلالت : صلابت نشانه غلبه خشكي و لينت نشانه غلبه تري مزاج است.

 

قوام رگ

صلب: به راحتي با فشار انگشتان طبيب فشرده نمي شود.

لين: جدار رگ به راحتي فشرده مي شود.

معتدل: حد متوسطي از نبض صلب و لين است.

 

توضيحات شكل

1-   رگي كه در برابر فشار انگشت معاينه گر مقاومت مي كند يا زير حركت عرضي انگشت معاينه گر غلت مي خورد و مي لغزد نسبت به رگي كه با فشار انگشت به راحتي مي خوابد يا زير حركت عرضي انگشت داراي حركت لغزشي نمي باشد ، صلابت بيشتري دارد.

2-   ممكن است نبض صلب با قوي اشتباه شود . تفاوت آنها در اين است كه اگر نبض قوي را بطور محكم فشار دهيم ، فشار را قبول مي كند ولي با قوت هم از خود دفع مي كند اما نبض صلب اصلا قبول فشار نمي كند . تفاوت دوم اينكه نبض قوي هميشه توام با حرارت است .

 

جنس ششم : حجم درون عروقي را نشان مي دهد .

·       تقسيم بندي : ممتلي ، خالي و معتدلي

·       دلالت : نبض ممتلي نشانه كثرت خون و روح حيواني مي باشد و نبض خالي نشانه كمي خون و روح حيواني است.

 

جنس ششم نبض : تقسيم بندي و معيارها

 

خلوّ  امتلاي درون رگ

ممتلي: رگ محتوي ‌‌حجم زيادي از خون ( و روح حيواني ) است .

خالي : رگ محتوي حجم كمي از خون و ( روح حيواني ) است.

معتدل : حد متوسطي از ممتلي و خالي است.

 

 

 

شكل : امتلا و خلو نبض براساس پر يا خالي بودن رگ در بين قرعه ها ( يعني در زمان سكون مركزي ) در زير يك انگشت مشخص مي شود.

 

جنس هفتم : حرارت ملمس نبض را توصيف مي كند.

·       تقسيم بندي : حارّ، بارد و معتدل

·       دلالت : نشانه ميزان حرارت و خون و روح جاري در عروق است.

 

جنس هفتم نبض : تقسيم بندي و معيارها

 

ملمس

حار: بر گرمي خون و روح جاري در عروق دلالت دارد.

بارد: بر سردي محتواي رگ دلالت مي كند.

معتدل: حد متوسطي از گرمي و سردي ملمس است.

 

نكته : قابل توجه اينكه حرارت ملمس نبض مي تواند با ساير قسمت هاي بدن متفاوت باشد.

 

جنس هشتم : توصيف كننده همگوني تمامي اجزاء هر نبض و يك نبض نسبت به نبض قبلي و بعدي است اين همساني در موارد طول ، عرض ، ارتفاع ، قوت ، سرعت ، تواتر و صلابت سنجيده مي شود.

·       تقسيم بندي : مستوي، غير مستوي ( مختلف )

·       دلالت: همگوني اجزاي نبض نشانه عملكرد مناسب بدن مي باشد.

 

جنس هشتم نبض : تقسيم بندي و معيارها

 

استواء نبض

مستوي: اجزاي نبض ها نسبت به خود و يكديگر متشابه هستند.

مختلف ( غير مستوي ) : در يك يا چند جزء از موارد بالا تناسب و همگوني وجود ندارد.

 

جنس نهم : توصيف كننده وجود يا عدم وجود نظام در حالت « مختلف » مي باشد.

 

·       تقسيم بندي : مختلف منتظم و مختلف غير منتظم

·       دلالت : منتظم بر تشابه حال بدن و غير منتظم بر عدم تشابه حالات بدن دلالت مي كند.

 

جنس نهم نبض: تقسيم بندي و معيارها

 

نظام حركت نبض

مختلفغ منتظم : اختلاف نبض توام با نظام است يعني از نظم و ترتيب خاصي پيروي مي كند.

مختلف غير منتظم : اختلاف نبض از نظم و ترتيب خاصي پيروي نمي كند.

 

جنس دهم : توصيف كننده وزن حركت رگ مي باشد.

·       تقسيم بندي : جيّدالوزن و غير جيّدالوزن ( ردي ءالوزن )